آقا جان
این متن را برای شما می نویسم. شاید دل نوشتی باشد از سر دلتنگی...
برای شما می نویسم که تنها بهانه تحمل روزگار سخت غیبت هستی...
برای شما نائب برحق خورشیدی...
برای شما که به تعبیر بچه رزمنده های سایبری ، "حضرت ماه" هستی و روشن کننده راه در عصر غیبت خورشید...
"حضرت آه" هستی و این آه یعنی، هزاران بار از پیر جماران، حضرت روح الله، مظلوم تری...
حضرت آقا!
نمی دانم چرا سخت است بر دیگران دیدن ارادت ما به شما...
نمی دانم چرا در رکاب شما بودنِ مان را به حساب مزدوریمان می گذارند!
آقا!
اوامر شما را که بر چشم می نهیم، ما را حکومتی و جیره خوار می نامند!
آقا!
ما به حکومتی بودن خود افتخار می کنیم...
به جیره خوار بودن برای نظامی که مقدمه حکومت عدل مهدی فاطمه(س) است بر خود می بالیم...
آقا!
باکی نیست...هرچه می خواهند بگویند، بگویند... سر شما سلامت...
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت آقا سر خمّ می سلامت، شکند اگر سبوئی، آقا
رساتر از همیشه فریاد می زنیم" ابالفضل علمدار، خامنه ای نگهدار"
چرا که نگهبان خیام جمهوری اسلامی، در عاشورای فتنه ها، دستان بریده عباس(علیه السلام) است و ما ایمان داریم که دست مجروح شما، با کف العباس پیوند خورده است...
آقا!
سردار سپاهت چه زیبا گفت:
" زمان بازرگان به ما بر چسب چریک زدند ،
زمان بنی صدر هم برچسب منافق!
الان هم بر چسپ خشک مقدسی و تحجر؟
هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم ،برچسب بارنمان کردند.
حالا روزی ده برچسب دشت می کنیم ، اما بسیجیان
دلسرد نباشید
حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند…"
حضرتا!
از اهالی کوفه نخواهیم شد حتی کوچه هایمان نیز بوی کوچه های کوفی را نخواهد داد و باید مرده باشیم که شما تنها بمانی...
چه باک! آقای ما... که ولایی بودنمان را بت پرستی بنامند... عشق به شما را بس که اهل دل درک کنند
شاید باز هم ملامت شویم! باز هم خیالی نیست... تا آخرین نفس پشتیبان شما خواهیم ماند تا آسیبی به مملکتمان نرسد...
اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ