ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ علي 
بدون هيچ اظهار نظر و جبهه گيري صرفا جهت اطلاع شما ارسال مي گردد تا از روش نگارش آن استفاده نماييد ........ با تشکر

من شخصا مسئوليت پاره کردن عکس امام را به عهده مي گيرم تا هرآنچه قرار است در اين هفته و هفته آينده اتفاق بيفتد تکليفش از همين حالا مشخص باشد

اعتراف مي کنم که : خطا کردم . احساساتي شدم . وقتي ديدم هرکدام شما يک چيزي از امام را پاره مي کنيد ، من هم بچگي کردم و عکس امام را پاره کردم . ديدم شما طومار سپاه و بسيج و عزت امام را پاره کرده ايد ، من به عکس او بسنده کردم .

ديدم شما نقشه راه امام را که حرمت نهادن به مردم و کرامت يک يک آنان در آن بود و هست ، پاره کرده و پاره مي کنيد ، زورم به عکس امام رسيد .

ديدم شما وصيت نامه امام را که در آن به خير وخوبي و عزت و سربلندي براي ايران و ايراني تاکيد شده ، پاره مي کنيد ، سهم من همان عکس امام شد.

من با چشم برزخي خدا داده ام جمال مبارک امام را ديدم که به قيل و قال شما تبسم مي کرد . و صداي دلنشين او را شنيدم که از يک بلندي برسرشما فرياد مي زد و مي فرمود : اي همه شما که براي پاره شدن عکس من گريبان مي دريد ، آن روز که فرزندان مرا به جرم اعتراض آرام به نتيجه انتخابات به گلوله بستند و خونشان برزمين ريختند ، چرا کفن نپوشيديد و به اسم توهين به عقل و اسلام و راه خميني ، به شعارگويي هاي تند و پرتنش نپرداختيد ؟

اصلا من خودم ، روح الله الموسوي الخميني ، به محمد نوري زاد گفتم : برو و عکس مرا پاره کن تا خدا و عقل و تاريخ و آينده به شوربختي جماعتي بنگرند که استعداد خلق يک دروغ ساده را نيز ندارند .

در کشوري که فراورده هاي فکري و سياسي و معرفتي و اجتماعي و فرهنگي امام توسط برجستگان حکومت به شوخي گرفته مي شود ، پاره شدن عکس امام ، احترام به اوست .

من از اين مضحکه اي که دوستان بپاکرده اند ، دو گرايش برآورده ام . که دومي براي اولي بستر سازي مي کند . يک : احساس خطر دوستان . و دو : نياز دوستان به عوام . که يعني اگر در اين سالهاي پس از انقلاب ، صداو سيما و منبريان و مداحان ما بر رشد مردمان اصرار مي ورزيدند ، امروز نمي توانستند به ضرب يک چنين ترفند کودکانه اي ، عوام را بخاطر پاره شدن يک عکس به خيابان آورند و در نقطه مقابل ، بخاطر کشته شدن جوانانمان در خانه نگهشان دارند . احساس خطر دوستان که به داستان مفصلي خيمه بسته است . حتي تصور برکناري مصدر نشينان نيز رعشه بجانشان مي اندازد ، چه برسد به واقعيتي که چهار نعل پيش مي تازد